جدول جو
جدول جو

معنی خیال انگیز - جستجوی لغت در جدول جو

خیال انگیز(خَ / خِ)
انگیزندۀ خیال. آنچه موجب تخیل شود. آنچه خیال را در ذهن بپروراند:
هرکو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش بحرام ار خود صورتگر چین باشد.
حافظ
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملال انگیز
تصویر ملال انگیز
آنچه سبب ملال و دلتنگی شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خیال اندیش
تصویر خیال اندیش
خیال باف، آنکه همواره در عالم خیال سیر می کند و هر کاری را در عالم خیال انجام می دهد و به مرحلۀ عمل نمی رساند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فانوس خیال انگیز
تصویر فانوس خیال انگیز
نوعی چراغ که در جلو آن اشیایی نگه می داشتند تا تصویر آن ها بر روی پرده بیفتد، فانوس خیالی، فانوس گردان، فانوس خیال
فرهنگ فارسی عمید
(خَ / خیا اَ)
انگیزندگی خیال. عمل خیال انگیز. حالت خیال انگیز. تخیل. عمل و حالت تخیل کننده. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُ شُ دَ / دِ)
اندیشنده به خیال. آنکه خیال های باطل برای آینده در سر می پروراند:
ای بسا گنج آکنان کنجکاو
کان خیال اندیش را شد ریش گاو.
مولوی.
یکی امروز کامران بینی
دیگری را دل از مجاهده ریش
روزکی چند باش تا بخورد
خاک مغز سر خیال اندیش.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا
ملال آور. رجوع به ملال آور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حیات انگیز
تصویر حیات انگیز
زندگی بخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیال اندیش
تصویر خیال اندیش
آنکه بسیار خیال کند کسی که غالبا بتخیل پردازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملال انگیز
تصویر ملال انگیز
فرم انگیز اندوهبار آنچه که تولید ملال کند: (دقایق ملال انگیز بکندی سپری میشد)
فرهنگ لغت هوشیار
اختلاف برانگیز، اختلاف زا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تاثرآور، خسته کننده، کسالت آور، کسالت بار، کسالت زا، ملال آور، ملالت بار، ملالت انگیز، ممل
متضاد: شادی بخش، نشاطانگیز، نشاطافزا
فرهنگ واژه مترادف متضاد